جدول جو
جدول جو

معنی نشست و خیز - جستجوی لغت در جدول جو

نشست و خیز
(نِ شَ تُ)
نشست و خاست. نشست و برخاست. معاشرت. مصاحبت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ شَ تُ خُ)
مصاحبت. مؤانست. هم نشینی:
آن را که به سرش در خرد باشد
با دیو نشست و خفت چون دارد.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(عَ زَ دَ)
نشست و خاست کردن. معاشرت کردن. رفت و آمدداشتن. هم نشینی کردن: گفتند چرا بزرگ شمابا گنهکاران نشست و خیز می کند. (دیاتسارون ص 116)
لغت نامه دهخدا
تصویری از جست و خیز
تصویر جست و خیز
جستن و خیز برداشتن پرش
فرهنگ لغت هوشیار